خلاصه داستان :
کوروش سالهاست که
آمریکا زندگی و تحصیل میکند آنجا با یک دختر ایرانی ازدواج کرده است و از
او بچه ای دارد . خانواده ی سرشناس کیازند همیشه نقل مجلس تمام اقوام بوده
اند. برای آنها نیز این اتفاق از خانواده ی متدین و سختگیر کیازند تعجب آور
است… حالا بعد از سالها کوروش به ایران برگشته است آن هم بدون همسر و فقط
با فرزند ۴ ساله اش … این خبر مانند بمب در فامیل میترکد هرکس چیزی میگوید
مهم تر از همه سن کم کوروش است و دختر هایی که هنوز هم برای ثروت و زیباییش
دندان تیز کرده اند …